جانپناه سیمرغ
نام برنامه: جانپناه سیمرغ دماوند- نوع منطقه: کوهستانی
- موقعیت جغرافیایی: در ارتفاع 4150 متری از سمت غرب کوه دماوند قرار دارد.
- طول و عرض جغرافیایی: طول کوه دماوند : بین 51 درجه و59 دقیقه تا 52 درجه و 16 دقیقۀ طول شرقی نسبت به نصف النهار استوا.
- عرض: بین 35 درجه و 49 دقیقه تا 36 درجه و 5 دقیقۀ عرض شمالی نسبت به خط استوا
- (http://damavandkooh.com )
- استان – شهرستان – بخش – دهستان: کوه دماوند در جنوبی ترین قسمت استان مازندران ودر 85 کیلومتری شمال شرق شهر تهران، درشهرستان آمل، بخش لاریجان و در دهستان بالا لاریجان واقع شده است.
- چگونگی دسترسی به منطقه از طریق جاده ( وسائط نقلیه عمومی ): حرکت از سمت شرق تهران به سمت جاده هراز، عبور از بومهن و رودهن، و امامزاده هاشم، و سپس از پلور به سمت پارکینگ جانپناه سیمرغ در منطقه ورارو ( چاک اسکندر). ابتدای مسیر با مسیریال جنوبی کوه دماوند یکی است ولی از سه راه تاسیسات سدلار، مسیر یال غربی جدا میشود
- ارتفاع جانپناه سیمرغ از سطح دریا:4150 متر
- نام رشته کوه: رشته کوه البرز
- منابع تامین آب آشامیدنی، چشمه ها، رودخانه ها و… آخرین منبع تامین آب روستای پلور می باشد و تا خود جانپناه سیمرغ چشمه ای وجود ندارد.
- آثار باستانی و نقاط دیدنی منطقه: جاذبه های تاریخی: دخمه های سنگی، تخت فریدون، شکل شاه، قلعه ملک بهمن و….. جاذبه های طبیعی: رودخانه هراز، غار آب اسک، غار گل زرد، آبشار شاهاندشت، آبشار زیار، چشمه آب گرم اسک، آب معدنی استراباکو، آب گرم لاریجان، کوههای لار و دماوند و….. جاذبه های توریستی: رشته کوه دماوند، فلالس، مراسم برف چال و…..
- جانوران و حیوانات منطقه: به لحاظ موقعیت ویزه کوهستانی و آبی منطقه، پرندگان مهاجر و بومی مثل کبک، کبک دری، عقاب، دلیچه، سارگپه، بادخورک، ثرنا، حواصیل، کاکائی و گاهگاهی فلامینکو و… در فصول مختلف سال دیده شده اند. از پستانداران منطقه نیز می توان از کل، بز، قوچ، میش البرز مرکزی، خرس، پلنگ، گرگ، روباه گراز، گربه وحشی، خرگوش و سمور نام برد. برخی از خزندگان منطقه نیز عبارتند از افعی دماوندی، افعی البرزی، مار، مارمولک، بزمجه، لاک پشت، قورباغه و…
- پوشش گیاهی منطقه: گونها، گیاهان خاردار و گلهای فصلی، نوعی شقایق وحشی، بومادران دماوندی، پیرگیاه دماوندی، سس شبدری، سس آویشنی، کزل، ریش قوچ، فراموشم مکن، زنگولهای، زنبق دماوندی، اسپرس پشتهای، گچ دوستگلسنگی، کلاه میرحسن از گیاهان مختص دامنه های این کوه است.( جهت کسب اطلاعات بیشتر در زمینه حیات وحش و پوشش گیاهی دماوند به کتاب “دماوند بلندترین کوه ایران” نوشته گراتس و کوستا، ترجمه ایرج هاشم زاده مراجعه نمایید)
- رودخانه هایی که از یخچالهای طبیعی و برفچالهای دماوند سرچشمه میگیرند عبارت است از: رودخانه هراز، رودخانه دلیچای، رودخانه سفیدآب، رودخانه غزل دره، رودخانه لار بزرگ.
- نام گروه: گروه كوهنوردي شهيد وركش
- استان: تهران
- تاریخ صعود: 31 مرداد و 1 شهریور 1392
- سرپرست: سيد محمد حسين آقائي پور
- شرایط جوی: آفتابي
- تاریخ تنظیم گزارش: 9/6/92
- نام گزارشگر: شقایق موحديان
- منابع و مأخذ اطلاعات علمی قابل استناد: كتاب دماوند بلند ترين كوه ايران، نوشته گراتس و كوستا.
- اسامی همنوردان با ذکر سمت و مسئولیت در برنامه: آقاي سيد محمد حسين آقايي پور ( سرپرست)، آقاي موسي زاده، خانمها: شقايق موحديان ( گزارش نويس)، محبوبه علميه ( عكاس ) فهيمه نجفي.
- شرح برنامه:
سيمرغ گنبد گيتي
کوه دَماوَند کوهی در شمال ایران است که بلندترین کوه ایران و خاورمیانه و بلند ترین قلهٔ آتشفشانی آسـیا است این کوه در قسمت مرکزی رشتهکوه البرز در جنوب دریای خزر و در بخش لاریجان شهرستان آمل قرار دارد. کوه دماوند که از نظر تقسیمات کشوری در استان مازندران قرار دارد، به هنگام صاف و آفتابیبودن هوا، از شهرهای تهران، ورامین و قم و همچنین کرانههای دریای خزر قابل رؤیت است. کوه دماوند در سیام تیرماه سال ۱۳۸۷ به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران در فهرست آثار ملّی ایران ثبت شد. همچنین از سال ۱۳۸۱ به عنوان «اثر طبیعی ملّی» در شمار مناطق چهارگانهٔ ارزشمند از نظر حفاظت محیط زیست قرار گرفتهاست.
از دماوند در اساطیر ایران هم یاد شده است و شهرتش بیش از هرچیز به این سبب است که ضحاک (پادشاهی ستمگر و اژدهافش) در آن به بند کشیده شده است. در آثار ادبی فارسی نیز فراوان به این اسطوره ملی اشاره شدهاست (http://fa.wikipedia.org )
طبق اعلام و ثبت نام قبلي در تاریخ 31 مرداد 92 تصمیم بر شبمانی در جانپناه سیمرغ گرفتیم. هدف از این برنامه فتح قله نبود، صرفا جهت آشنایی با ارتفاع و شبمانی در ارتفاع بالای 4000 و تجربه کوهنوردی تا ارتفاع حدود 5000 بود. دماوند دارای 16 مسیر یا یال برای صعود می باشد یکی از این یالها، یال غربی است که به جانپناه سیمرغ می رسد.
روز پنج شنبه مورخ 31/5/92ساعت 2 بعدازظهر به همراه 4 تن از همنوردان به سرپرستی آقای آقایی پور از متروی تهرانپارس به سمت جاده هراز حرکت کردیم. بعد از گذشتن از بومهن و رودهن، در امامزاده هاشم برای زیارت و خرید تنقلات توقفی کوتاه کردیم و به سمت سه راهی رینه حرکت کردیم. ساعت 16 به پلور رسیدیم و از آنجا پس از پلور در جاده ای به سوی دریاچه سدّ لار. در کنار تابلو کوچک مسیر پناهگاه سیمرغ، از جاده آسفالته فاصله گرفته و در سمت راست وارد جادۀ خاکی در منطقه ورارو شدیم که بسیار ناهموار بود و بعد از طی تقریبی 20 كيلومتر به محوطه ای باز در ارتفاع 3250 متر که پارکینگ جبهه غربی دماوند نام داشت رسیدیم.
یک دره ای که جاده پر سنگلاخ در داخل آن پایان می یابد. بعد از بستن کوله ها حدود ساعت 18:30 به سمت پناهگاه سیمرغ حرکت را آغاز کردیم. مسیر، پاکوب بسيار خوبی دارد. در ابتدا شیب کمی داشت. و در قسمتهای مختلف بطور مشخص با علامت پیکان علامت گذاری شده است که به راحتی کوهنوردان را به سمت پناهگاه و بالعکس هدایت میکند.
با توجه به سنگینی کوله ها و اینکه چون قصد صعود قله را نداشتیم خیلی آرام حرکت می کردیم و سرپرست استراحت میداد. هوا صاف و ابرهای پراکنده در آسمان، کوهپیمایی لذت بخشی را نوید می داد. بچه ها سرشار از شور و نشاط.
روبروي ما قله دماوند اين عروس زيباي البرز با همه عظمتش خودنمايي ميكرد و مانند مادري مهربان، آغوشش را به مهربانی برايمان باز کرده بود تا آرام در آغوشش پناه بگیریم. زيبايي و هيبت قله دماوند واقعا وصف نشدني است.
انتهای مسیر شیب کمی تندتر شده بود و هوا رو به تاریکی میرفت. مه غلیظ زیر پای ما همچون دریایی بیکران سفید رنگ خود نمایی می کرد.
در نهايت ساعت 23:30 بر فراز قوز تپه ای کوچکی رسیدیم که جانپناه سیمرغ نام دارد. مکانی مناسب برای اقامت و شبمانی. سیمرغ، یک جانپناه سنگی دو طبقه با ظرفیت حدود۴۰ نفر می باشد که در ارتفاع 4200 متری یال غربی قله دماوند قرار گرفته و در کنار آن یک سرویس بهداشتی وجود دارد. در اطراف جانپناه چشمه آب وجود ندارد ولی آبی که از ذوب شدن یخچال غربی حاصل میشود از کنار پناهگاه میگذرد که در این فصل در تمام طول شبانه روز از آن آب جاری است و کوه نوردان از آن استفاده میکنند. همچنین آنتن دهی موبایل در کل مسیر غربی ضعیف میباشد و به صورت تصادفی در بعضی نقاط آنتن دهی وجود دارد.
داخل جانپناه پر بود از کوه نورد و بیرون آنجا هم مملو از چادرهای رنگی. جای مناسبی برای برپایی چادر پیدا کردیم. هوا به شدت سرد بود و باد به تندی می وزید و به همت آقای آقایی پور و آقای موسی زاده چادرها بر پا شد. از شدت سرما سریع به داخل چادر رفتیم. و سرپرست بساط چایی و سوپ گرم را به پا کرد. یکی از همنوردها کمی دچار ارتفاع زدگی شده بود و حالش چندان مساعد نبود. بعد از صرف شام از شدت سرما سریع داخل کیسه خوابهایمان خزیدیم و به خوابی آرام رفتیم. تازه چشممان گرم خواب شده بود که برخی گروهها از ساعت 2 بامداد برای صعود به قله بیدار باش میدادند. و ما زبان بستهها که قصد صعود به قله نداشتیم هر بار با بیدار باش هر گروه بیدار میشدیم و دوباره به خواب می رفتیم. زمان به کندی میگذشت. کمی خواب و کمی بیدار، تا بالاخره با صدای سرپرست برای نماز صبح بیدار شدیم. در اوج سرمای کوه هر چند نماز خواندن بسیار سخت است ولی واقعا همراه با لذت عجیبی است.
آرام آرام آسمان زیبا روشن و روشنتر می شد نور خورشید در افق سرخ رنگ شرق ديدني بود. و پوششي از ابرهاي سفيد در پایین جانپناه منظرهاي تماشايي بوجود آورده بود. لحظه لحظه طلوع خورشيد و انعکاس سایه قله ستیغ دماوند بر ابرها نيز به اين منظره زيبا شكوه ديگري ميداد و ما نيز از آن بالا غرق تماشا و تهيه عكس.
کم کم خورشید عالمتاب رخ نمود و هوا جان تازه ای گرفت. ياد اين بيت شعر زيبا آمدم و چه زيبا مناسبت با آن مكان داشت.
ایران اي سرای امید وز بامت سپیده دمید
بساط چایی و نیمرو را به پا کرديم و مشغول خوردن صبحانه شدیم در اون هوای سرد یه چایی داغ با تخم مرغ نیمرو شده واقعا دلچسبه.
حدود ساعت 8:30 بعد از دیدن مناظر اطراف با برداشتن کوله حمله تا ارتفاع 4700 بالا رفتيم و بخاطر کسالت یکی از همنوردها که از شب قبل تا حدودی دچار ارتفاع زدگی شده بود، تصمیم گرفتیم سریعتر ارتفاعمان را کم کنیم و برای صرف نهار به پایین جانپناه برویم.
دل كندن از آنجا سخت بود ولي بايد برميگشتيم. بعد از جمع کردن چادرها و بستن کوله ها و گرفتن عکس یادگاری با جانپناه سیمرغ وداع کرده و به سمت پایین حرکت نمودیم.
بعد از کم کردن ارتفاع، حال دوستمان هم بهتر شد. در ساعت 14 برای صرف نهار در سایه تخته سنگی زیبا توقف کردیم و بعد از صرف یك نهار مفصل و سپس خوردن نسکافه همراه با کیک گردویی که خانم علمیه تهیه و همراه خود آورده بود دوباره به راهمان ادامه دادیم و بالاخره ساعت 16 به پارکینگ جبهه غربی رسیدیم و بعد از کم کردن لباس و خوردن دلستر جوش آمده، سرشار از نشاط و شادی سوار بر ماشين به سمت تهران حرکت کردیم. بعد از طی کردن چاله چوله های جاده خاکی وارد جاده آسفالته شدیم. عصرگاه همان روز به قصد خرید دوغ محلی یه سرم به سیاه چادرهای عشایر که در دشتی زیبا در کوهپایه های دماوند مستقر بودند زدیم.
سپس توقف بعدی ما در امامزاده هاشم بود برای ادای فریضه نماز و خوردن عصرانه.
ناگفته نماند که آش رشته امامزاده هاشم و همچنین دمکرده چایکوهی و پونه واقعا چسبید. جای همه اونایی که نبودن خالی. چه عصرونهاي بود. بدجوري جواب داد. از امامزاده هاشم حركت كريم.نماز مغرب و عشاء رو توي يكي از مساجد بين راهي خونديم و حدود 21:30 به تهران رسيديم و پايان برنامه اعلام شد.
واقعا دو روز به یاد ماندنی بود و جای همه کسانی که نتونسته بودند بیان خالی.
از لحظه شروع برنامه تا پایان همه و همه دوستی بود و صمیمیت و بی ادعایی.
صعود در کنار سرپرست بااخلاق، و بچه های متواضع و مهربان گروه، تجربه ای بسیار گرانبها وماندگار بود.
و به اميد صعود قله های بلند انسانیت و گذشت در زندگي. قله هایی که معرفت، فداکاری و اخلاق والا لازمه صعود آنهاست.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.