آبشار سنگان
گزارش برنامه آبشار سنگان 15/12/93
آبشار سنگان کن و سولقان با ارتفاع حدود 30 متر ، در موقعیت جغرافیایی E511220 N355345در فاصلهٔ حدود ۲۰ کیلومتری شمال غرب تهران و در دامنههای قلهٔ پهنهحصار جاری است. این آبشار 2575 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و در زمستان یخ زده و منظره زیبایی پدید می آورد. ارتفاع روستای سنگان از سطح دریا 2100 متر است
.
همین اول بگم هرکی نیومد از دستش رفت.
ساعت 7 صبح قرار بود همه زیر اولین پل جاده مخصوص جمع بشیم. با کمی تاخیر (فقط یک ربع) راه افتادیم به سمت جاده کن. بعد از چندبار اشتباه و سؤال کردن، مسیر رو پیدا کردیم. بارندگی های کم امسال باعث شده بود جاده صاف و هموار و بدون یخ زدگی باشه.ظاهراً بهترین زمان صعود به آبشار سنگان همین اسفند ماهه. با وجود گرمای هوای امسال، خیلی بعیده که تا اواخر فروردین چیزی از قندیل ها باقی بمونه.
ما نزدیک امامزاده قاسم ماشین ها رو پارک کردیم. کلی سگ قد و نیم قد اومده بودن استقبالمون. همزمان با ما یه گروه طبیعت گرد که تعدادشون هم زیاد بود رسیدن به امامزاده. بعد از آماده شدن ( با مشقت زیاد) و آب آوردن آقای بشیری از رودخونه، ساعت 8:50 استارت زدیم. تنها سرویس بهداشتی مسیر همین امامزاده بود هرچند آبش از رودخونه و توسط اعضای گروه باید تامین میشد! ولی حداقل صحرایی نبود. اول مسیر به دلیل وجود باد و سرمای صبحگاهی، حسابی یخ زدیم. بادی که از روی برف بلند می شد، سوز سرمای یه برنامه زمستونی در منطقه کن رو یادآوری می کرد. بعد از حدود 20دقیقه رسیدیم به چند مسیر فرعی که ظاهراً بعضی هاشون به باغ های شخصی منتهی می شد. به گفته سرپرست محترم، باید از یکی از این مسیرهای فرعی ادامه میدادیم و ما بدون شک! دومین فرعی رو انتخاب کردیم. بعد از 10 دقیقه پیمایش در برف و ایجاد پاکوب برای به اشتباه انداختن سایر کوهنوردها، فهمیدیم اشتباه اومدیم و باید برگردیم. بخشی از مسیر رو برگشتیم و باز با اعتماد به نفس (و اعتماد به سرپرست) مسیر رو از توی برف ادامه دادیم. بالاخره یه جا دیگه راه نبود و مجبور شدیم دست و پا از برف بیرون بکشیم و به راه راست هدایت شدیم. هرچند ما بدون شک داشتیم راه درست رو میرفتیم.
در طول مسیر تقریباً از ابتدا تا انتها دسترسی به آب گوارا وجود داشت و نیازی به حمل آب زیاد نبود. ولی آنتن موبایل در بیشتر مسیر قطع بود.
ساعت 10:10 برای صبحانه توقف کردیم و خدا رو شکر که بعضی ها اصلاً گرسنه نبودن و فقط داشتن ته بندی می کردن! 10:30 مجدد راه افتادیم. بیشتر مسیر گلی بود اونم گلی شبیه ملات با آب زیاد! تا پشت زانوهامون گلی شده بود. من آخر نفهمیدم کی اول راه بمن گفت گتر نمیخواد بپوشی !!! بین راه فقط یه توقف کوتاه برای کم کردن لباس داشتیم. با وجود برف و سرما، آفتاب اونقد گرمابخش بود که نیاز به لباس اضافه نباشه.
بالاخره ساعت 11:30 رسیدیم به منطقه مشرف به آبشار. از همونجا عکس گرفتن ها شروع شد. بعد از کلی عکس و لذت بردن از زیبایی آبشار و قندیلهای زیر آبشار، به قصد استراحت و نماز و نهار و… رفتیم سمت راست آبشار و یجای مناسب برای اطراق پیدا کردیم. واقعاً برنامه خوب به این میگن! 2ساعت و 20 دقیقه بدون وقفه داشتیم میخوردیم (بجز سر نماز) نیمروی نپخته کنار این آبشار هم لذتی داشت که فقط خورندگانش درک میکنند و بس.
بالاخره ساعت 13:50 راه افتادیم به سمت پایین. ما که داشتیم برمیگشتیم، همون گروه طبیعت گردی که توی امامزاده دیده بودیم تازه رسیدن! خدا به سرپرستشون صبر بده.
تقریباً بدون توقف خاصی مسیر برگشت رو طی کردیم. البته اینبار از راه صاف و درست. بین راه هم یکی از بچه ها با تاسیس یک شعبه از ایستگاه صلواتی شهید ورکش، از همنوردان عزیز با برشهای میوه پذیرایی کرد.
ساعت 3:30 رسیدیم به امامزاده و پس از صرف چای و پاستیل و عکس یادگاری با سگ های قد و نیم قد، برگشتیم تهران. همین جا تشکر میکنم از سرپرست محترم برنامه که هرچند کاملاً به مسیر مسلط بود ولی برای امتحان ما خودشون رو به سختی انداختند.
جمعۀ خوب و برنامۀ خوبی بود.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.