قله پرسون
مشروح گزارش :
به نام خدا
نام برنامه : قله پرسون نام گروه : شهید ورکش تاریخ اجرای برنامه : 17 بهمن 93
سرپرست : مهدی بشیری نوع و سطح برنامه : کوهپیمایی سنگین
همنوردان : علیمراد مسعودی ، وحید پرویزی ،محمد صالح خندق آبادی
زمان بندی:
توضیحات |
مدت زمان استراحت |
مدت زمان حرکت |
پایان |
شروع |
|
45دقیقه صبحانه |
– |
1:00 |
8:30 |
7:30 |
افجه – دشت هویج |
45دقیقه استراحت |
0:30 |
2:30 |
11:15 |
9:15 |
دشت هویج – قله پرسون |
30دقیقه ناهار |
0:15 |
1:15 |
13:30 |
12:00 |
قله پرسون – دشت |
|
– |
1:00 |
15:00 |
14:00 |
دشت – افجه |
موقعیت جغرافیایی روستای افجه، دشت هویج و قله پرسون
قله «پرسون» به ارتفاع 3200 متر ، يكي از قله هاي رشته كوه البرز است كه در بخش مركزي آن واقع شده است . پرسون نام اصیل ایرانی ونام دخترانه ای است به نام خرمن ماه یا خوشه ماه.براي صعود به اين قله بايد از قسمت شمال شرقي شهر تهران به سمت جاده لواسانات رفت و پس از رسيدن به لواسان جاده آسفالت را به سمت شرق ادامه داد. پس از طي هفت كيلومتر در جاده اي كه ذكر شد، به روستاي افجه مي رسيد البته در طول اين مسير جاده به سمت روستاهاي ديگري از «سينك» به دو شعبه تقسيم مي شود كه تابلوهاي راهنما كار مسافران را ساده كرده است.
«افجه» كه در شمال شرق منطقه لواسانات واقع شده، يكي از روستاهاي پر جمعيت منطقه است كه امروز بخش زيادي از آن توسط افراد بومي و غيربومي به صورت ويلايي ساخته شده تا به عنوان منطقه اي ييلاقي بتواند در فصل هاي بهار و تابستان پذيراي افراد شهرنشيني باشد كه مي خواهند آخر هفته را در دامن طبيعت بگذرانند. افجه کاملا ییلاقی بوده و در بیش از 7 ماه سال دارای آب و هوای سرد می باشد. مردم این روستا میهمان نواز بوده و با کوهنوردان رفتاری توأم با احترام دارند. داخل روستا سرویس بهداشتی و مسجد که در تمام ساعات روز قابل استفاده هستند، وجود دارد.
با رسيدن به افجه بهتر است اگر وسيله نقليه شخصي داريد آن را در ميدان اصلي و ورودي روستا قرار دهيد تا با فراغ بال بيش تري به سمت كوه حركت كنيد. براي عبور از اين روستا بايد كوچه باغ هاي طولاني را پشت سر گذاشت. در انتهاي روستا به رودخانه اي بر مي خوريد كه بايد از آن عبور كرده و شيبي ملايم را به سمت شرق بالا برويد. اين منطقه كه هنوز رنگ و بوي مسكوني دارد تا نزديكي دشتي كه با نام «دشت هويج» یا «دشت گرچال» شناخته مي شود ادامه مي يابد. دشت هويج كه به شكل مربع و كاملاً مسطح است در انتهاي جاده خاكي مذكور واقع شده و از مراتع معروف شمال تهران به شمار مي رود. دشتي با وسعت زياد و كاملاً سبز كه همه ساله در اواخر فصل بهار و اوايل فصل تابستان گردشگران و كوهنوردان زيادي را به خود جذب مي كند.
. دشت هويج كه رسيدن به آن از افجه حدود يك ساعت زمان نياز دارد، مبدا صعود به قلل گوناگون در منطقه لواسانات است. از آن جمله مي توان به قله «ساكا» با ارتفاع 3375 متر، قله «ريزان» به ارتفاع 3650 متر و قله «آتش كوه» به ارتفاع 3850 متر اشاره كرد. این قله ها به صورت نعل اسبی دشت گرچال (معروف به دشت هویج) را احاطه کرده اند.
براي صعود به قله پرسون از مسير جنوب شرقي، لازم است درست در آستانه گلوگاهي كه ورودي دشت هويج است به سمت شرق (راست) بالا برويد. مسير شرقي كوهنوردان را به يالي هدايت مي كند كه صعود آن در زمستان كمي سخت و دشوار است زيرا اين مسير شيب بسيار تندي داشته و سنگلاخ است البته طول اين بخش از مسير چندان زياد نيست و طي زماني نيم ساعتي مي توان آن را پيمود.
با قرار گرفتن بر فراز اين بخش از مسير، شيبي نه چندان تند از روي يك گردنه كوهنوردان را به سمت شمال شرق به بالا هدايت مي كند. اين بخش مسير، كه پيمودن آن حدود دو تا دو ساعت و نيم زمان نياز دارد، در فصل زمستان بسيار برفگير است و صعود آن همراه با برف كوبي خواهد بود.
طي كردن اين مسير كوهنوردان را بر فراز قله اي فرعي قرار مي دهد كه عده اي به اشتباه اين قله فرعي را پرسون مي پندارد; اما در واقع «پرسون» قله اي است كه در سمت شمال شرق اين قله با فاصله اي كه حدوداً طي كردن آن يك ساعت زمان مي طلبد، واقع شده است.
در اين بخش از مسير كه بين قله فرعي و قله اصلي (پرسون) واقع شده يكي از زيباترين نماهاي قله دماوند ديده مي شود. پيمايش اين بخش در زمستان كمي خطرناك است و بايد بسيار مراقب بود زيرا مسير خط بسيار باريك بوده و از دو طرف مشرف به دره است و بنابراين پوشش برف آن باعث شده كه امكان سقوط وجود داشته باشد.
به هر حال با پشت سر گذاشتن اين بخش از مسیر به قله پرسون خواهيد رسيد. قله با نمايي بسيار زيبا در زمستان جلوه اي ويژه دارد. پرسون از سمت شرق به قله «سر سياه چال» به ارتفاع 3450 مي رسد و نماي زيبايي از دشت لار و قله دماوند از همين سمت جلوه گري مي كند. اين قله از سمت غرب مشرف به دشت هويج و آتش كوه است و از سمت شمال به قله ريزان مي رسد.
براي بازگشت مي توان از مسير غربي كه به انتهاي دشت هويج ختم مي شود و مسيري مشخص نيز دارد استفاده كرد. اين مسيري است كه در بسياري از ماه هاي سال مي توان آن را براي صعود به قله پرسون نيز انتخاب كرد
شرح گزارش :
کوهنوردی زمستانی در منطقه افجه و دشت هویج همیشه برایم لذت بخش بود . قللی کم ارتفاع و قابل صعود و دسترسی …،نزدیکی این منطقه به تهران ، به خصوص شرق نشینها ، مسیر تردد مناسب و همچنین زیبایی و تنوع قلل اطراف دشت هویج و منظره تمام قد دماوند و…همه اینها انتخاب این منطقه را برای تعطیلات آخر هفته در صدر گزینه های انتخابی کوهنوردان قرار داده است .
کوه های شمال تهران شلوغ بودند و بی برف و تکراری …قله ساکا را هم صعود کرده بودیم . صعود دوباره و یا به عبارتی سه باره آن در یک سال جذابیت چندانی نداشت ، صعود زمستانی ریزان و آتش کوه هم با دشواری همراه بود سطح برنامه انتخابی ما می بایست در حد کوهپیمایی زمستانی می بود نه کوهنوردی ..
با حذف همه گزینه ها فقط یک گزینه ماند ، آن هم پرسون …
لابد می گویید این همه صغری و کبری نمی خواست که …از اولش می گفتید پرسون …
واقع امر هم همین بود . چون که پرسون رو هم چند ماه قبل صعود کرده بودیم .به قول استاد : النجاة فی الصدق .از اولش قرار بود بریم پرسون هم به دلایل بالا هم به خاطر …
عده ای از همنوردانمان بعد از برنامه ساکا ” یالیتنا کنا معک ” گفته بودند و بعضی ها هم معترض بودند که چرا برنامه ای در سطح متوسط برگزار نمی شود .انصافا هم سطح برنامه پرسون با برف نباریده زمستان در بین دیگر قلل افجه در سطح پایینی بود اما …
باز هم از دوستان معترض خبری نبود .دریغ از یک سوال در مورد برنامه ، شاید ترجیح داده بودند که باز هم روحشان را همراه کنند ویا بعد از دیدن عکسها و گزارش برنامه ” یالیتنا کنا معک “بگویند و…
به هر حال به ما که خوش گذشت . برنامه با حداقل نفرات در روز جمعه هفدهم بهمن ماه که بیشتر شبیه فصل بهار بود برگزار گردید . ساعت نمی دونم؟ در غرب تهران ، ساعت 6:40چهارراه سرسبز ، و ساعت 6:50میدان استخر …با جمع آوری همنوردان از سطح شهر به سمت لواسان و افجه حرکت کردیم . خیابان استخر و گردنه قوچک …
گردنه قوچک این بار گردنه حیران بود . وجه تسمیه آن به خاطرحیرت ما از بی برفی کوه های لواسان بود نیمه دوم بهمن ، کوه های خالی از برف ، این امر را گوشزد می کرد که مسئله کمبود آب جدی است . وارد افجه شدیم و جاده خاکی انتهایی ده را تا پارکینگ بالا رفتیم . خبری از برف و یخ نبود و پارکینگ هم خیلی شلوغ بود .
ساعت 7:30 از پارکینگ حرکت کردیم . باورش برایمان سخت بود ولی میسر تا نزدیکی دشت خشک بود و کوهای اطراف هم همینطور …
در نزدیکی دشت با قدم گذاشتن بروی اندک برف باقی مانده از بارش هفته گذشته صدای آشنایی به گوشمان رسید . معلوم بود که صدا متعلق به یک آدم حسابی است . صدا ، صدای استاد بود . ما که در تصورمان هم نمی گنجید استاد را ببنیم چه رسد به اینکه ملتزم رکاب حضرتش شویم . کله سحری زود تر از ما به همراه دو تن از دوستانشان آن طور که معلوم بود و خودشان هم بعد معترف بودند انتظارمان را می کشیدند .اول فکر کردیم که اتفاقی همدیگر را دیده ایم ولی بعد متوجه شدیم که چه رکبی خوردیم . ( جهت کسب اطلاع بیشتر می توانید به سایت تهران کوه مراجعه نمایید )
ساعت 8:30 دقیقه در محضر حضرت استاد پای در دشت سپید پوش هویج نهادیم . هنوز آفتاب بطور کامل بالا نیامده بود و دشت در سایه پرسون ، سرمای هوا را مثل سوزن در بدنمان فرو می کرد . عده ای از کوه نوردان طویله ی انتهای دشت را برای صرف صبحانه غصب کرده بودند ، شان استاد اجل این بود که به این مکان غصبی حتی فکر کنیم . کمی آن طرف تر در پای ریزان آفتاب بالا آمده بود و مکان مناسب و گرم و مباحی جهت صرف صبحانه …
سگ های دشت طمع کارانه کوله هایمان را بر انداز می کردند و ملتمسانه طلب روزی از کرم همنوردانمان … هر چند که طعام چندانی نصیبشان نشد ولی بازهم نا امید نشدند و یکی شان در ادامه راه همراهیمان کرد
پس از صرف چیزی شبیه صبحانه در ساعت 9:15به سمت پرسون راهی شدیم . مسیر دشت تا گردنه افجه بش ، یک مسیر قدیمی مال رو است که روستای افجه را به دشته لار و پلور مرتبط می کند .مسیر با شیب ملایم ، رو به آفتاب که نسبت به سمت دیگر دره برف کمتری داشت . تقریبا به جز مسیر پا کوب در بیشتر قسمت ها برف چندانی دیده نمی شد . البته در نزدیکی گردنه برف نسبتا زیادی بود که با بالا آمدن آفتاب و گرم شدن هوا ، کمی کار صعود را دشوار می کرد . حدود ساعت 11 در پائین گردنه به گروه پر تعدادی برخورد کردیم که قصد صعود سیاه چال ها را داشتند . و کمی بالا تر …
مخروط زیبای دماوند خستگی را از تنمان بدر کرد . شبیه دفعه قبل بود ، فقط کمی پیر تر . سر و صورتش سپید شده بود …سگ طمع کار که دیگر از کرم کوهنودان ناامید شده بود ترجیح داد که دیگر ادامه ندهد و سوژه عکاسی ما با پشت زمینه دماوند شود و هم عبرتی برای طمع کاران دیگر …سگ که دیگر سنگ روی یخ یا به عبارتی سگ روی یخ شده بود همانجا یعنی گردنه افجه بش را قله اعلام کرد و مشغول استراحت و البته نظاره گر “زحمات بی دریغ” ما ، و شاید تر نظاره گر کوله هایی که دور می شدند و …
سگ مغمون بر روی برف ها غلط می زد و بازی می کرد و نگاهش به دور دست ها بود .شاید او هم از بارش کم برف در این موقع سال و کم آبی نگران بود . اکثر کوه های مقابلمان در اطراف دماوند و دشت لار خالی از برف بودند و فقط در جبهه های شمالی کوه ها برف دیده می شد . چیزی شبیه اردیبهشت و خرداد …
مسیرمان را به سمت پرسون تغییر دادیم .از اینجا یک فراز و فرود تا پرسون راه داریم با سرعت خوبی که در صعود داشتیم تیم پیشتاز به قله می شویم . البته من همیشه ترجیح داده ام در قسمت عقب گروه پاکوب کنم هرچند که استاد که با تجربه ترند پشت سر بنده حرکت می کردند …
همه چیز زیبا بود . برف ، حرکت طیاره درآبی آسمان ، دماوند که دیگر تصویرش بین دو یال محصور شده و آسمان که رنگ آبی را برایمان معنا می کرد . شاید ساکنان شهر دود ، حسرت دیدن و تنفس چنین هوایی را به دل داشتند . به آرامی در مسیر پربرف پاکوب شده توسط همنوردان پیشتازمان بالا میرویم .
نزدیکی ظهر به قله رسیدیم . آن هم چه قله ای …قله 3200متری “پرسون “…(این قسمت را یک نفس بخوانید)”زحمات بی دریغ” مشترک تیم کوهنوردی شهید ورکش و تیم کوهنوردی زاقارت ها در ساعت 11:15صبح جمعه هفدهم بهمن ماه سال 1393 در هوایی آفتابی و آرام ، بدون وزش باد به قله ی سپید پوش شده ی3200متری پرسون در کمال صحت و سلامت اعضا در معیت حضرت استاد به ثمر نشست …
و اینک گوش می سپاریم به فرمایشات ارزشمندحضرت استاد “دام ظله و یدوم یصعده” :
«…بنده به دو دلیل خیلی خوشحالم . اولا اینکه 25000تومان هزینه برنامه رو ندادم و دوما اینکه بعد از مدت ها برنامه آمدم
خدایا … همراهی ما را با این گروه ، کفاره گناهان ما قرار بده .»
پس از بیانات ارزشمند و بنده نوازانه استاد معظم له ، مشغول چپاول کوله های همنوردان به دور از چشمان طمع کار سگ جا مانده بروی گردنه افجه بش شدیم .
سور پرایز ها یکی یکی رو می شدند . از دم نوش به لیمو بگیر تا میوه خشک و پسته و البته وعده رانی استاد که محقق نشد . البته اینها هیچ کدام باب طبع سگها نبود و شستشان خبر دار شده بود و بی خیال ما شده بودند .
پس از ثبت دیجیتال حضور مشترک تاریخی ورکشی ها و زاقارتها برروی قله ، و عکس گرفتن ورکشی ها با پرچم زاقارتها و برعکس ( به دلایل امنیتی از پخش تصاویر معذوریم )و همچنین ثبت عکس تکی حجله ای از تک تک افرادبا پشت زمینه ریزان توسط حضرت استاد ، که دلیلش را نفهمیدیم ، آماده فرود شدیم که … قله از دو طرف (شرق و غرب ) محاصره شد . یک تیم از مسیر ما ویک تیم از مسیر گرده ها همزمان به قله رسیدند . ما هم که تواضعمان زبان زد خاص و عام است صحنه را برای حریف خالی کردیم و مسیر بازگشت را در پیش گرفتیم و تاکید کردیم که پس از خروج از قله درب را ببندندو کلیدش را …
خیلی سریع فرود آمدیم . حالا دیگر ظهر شده بود آفتاب در وسط آسمان ، از باد و سرما هم خبری نبود ، برفها کم کم نرم شده بود و بعضی قسمت ها تله برفی درست شده بود . زود تر از بقیه تیم ها به دشت رسیدیم و توقفی کوتاه برای مختصری ناهار …بعد هم حرکت به سمت ده ..
روز خوبی برای من ودوستانم رقم خورد .صعودی کوتاه و مختصر ولی در عین حال دلچسب و زیبا ، هوایی بهاری در دل زمستان ، بهاری آرام و آفتابی .
ساعت 15:00به افجه رسیدیم و…البته این پایان کار نبود … در میدان استخر خودمان را تحویل گرفتیم و”زحمات بی دریغمان “در راه صعود به قله را جشن گرفتیم .
والسلام
بهمن 93
منابع :
– گزارش برنامه پرسون ، اسفند 92 نوشته شده توسط خانم طاهری
– مشاهدات شخصی
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.