جاذبه های طبیعی رامسر و قلعه مارکو
بسم الله الرحمن الرحیم
جاذبه های گردشگری رامسر سیزدهم تا پانزدهم دی ماه
طبق قرار از پیش تعیین شده، همه ی دوستانِ همسفر راسِ ساعت ده و نیم آماده ی حرکت برای شروعِ سفر بودند.
و حرکت از میدان آزادی چهارشنبه سیزدهم دی ماه ساعت ده و نیم شب شروع شد،
ساعت ده و چهل دقیقه بود که حین حرکت ماشین بینِ راه معارفه و شرحِ کلیِ برنامه ی پیشِ رو انجام شد.
جاده ی چالوس برای عبور از میانِ کوه ها انتخاب شد، نیمه های شب همزمان با دیدنِ سپیدی برف که روی دامنه ی کوه ها نشسته بود و مارو به وجد آورده بود سوزِ سرما هم از سمتِ پنجره ها کاملا احساس میشد.
یک توقف کوتاهِ تقریبا ده دقیقه ای داشتیم،
سرمای کوهستانیِ جذابی بود.
به لطفِ هیجانِ سفر و دست اندازهای میانِ راه خواب به چشممون نمیومد،
ساعت چهار و سی دقیقه ی صبح روز چهاردم بود که به محلِ اسکان رسیدیم،
لحظه ی شیرینی بود وقتی با استقبالِ خانم سیفی از همسفران و همراهان کوله گردی ورکش مواجه شدیم و همچنان بابت میهمان نوازی و مهربونیشون در این سفر سپاسگزارشونیم،
بعد از مستقر شدنِ همه ی همسفران و گذروندنِ زمانِ خواب و رفع خستگی همگی ساعت هفت بیدار و آماده برای صرفِ صبحانه و شروعِ سیر در شهر زیبای رامسر شدیم،
ساعت هشت و چهل و پنج دقیقه بود که حرکت به سمت قلعه مارکوه شروع شد، حرکت از پای قلعه هم راس ساعت نه و هفت دقیقه انجام شد،
پله های قلعه از بین درختان سرمازده و نمدار عبور میکرد، گاهی هم نمای وسیعی از شهر رامسر دیده میشد، که لفظِ بامِ رامسر در ذهن متبادر میشد،
مسیر طولانی نبود و زود رسیدن به بالای قلعه تقریبا همگی رو شگفت زده کرد، قلعه ی سنگیِ چهار گوشِ جذاب، با دیدِ سیصدوشصت درجه به منطقه و شهرِ رامسر، به همراهِ دوستانِ همسفر عکسهای یادگاری گرفته شد و در انتها در کنارِ آتیش پای صحبت های آقای ناجی(نگهبان و راهنمای قلعه)نشستیم،
البته انتهای فرمایشاتشون رسیدیم، به همین دلیل خلاصه ای از مشخصات قلعه رو مینویسم، قلعه ی مارکوه واقع شده روی ارتفاعاتی به همین اسم در کتالمِ رامسر(در گویش محلی مارکوه از “ماهار”کوه یا “مَهَر”کوه یا “ماآر”کوه گرفته شده که همگیِ اینها به معنیِ کوهِ مادر یا مادرِ کوه هست، و احتمالِ اینکه به دلیل وجود مار در این محدوده این اسمگذاری انجام شده بسیار کم هست چون در گویش محلی از کلمه ی مار برای مار استفاده نمیشه!!)، سال هفتاد و نه ثبت ملی شد و تاریخ احداث آن قرن سوم هجری قمری تخمین زده شده،
ساعت ده و نیم به پایین قلعه برگشتیم و با اجماع آراء و تصمیمِ نهایی سرپرستِ عزیزمون برنامه ی تلکابین رامسر به سیر و سیاحتمون اضافه شد،
از ساعت یازده و بیست دقیقه تا دوازده و پانزده دقیقه از مجموعه ی تلکابین رامسر استفاده کردیم،
برای صرف نهار دو گروه شدیم جمعی از دوستان از ما جدا شدن به سرولات(رستوران خاور خانم) رفتن و گروه دوم هم به محل اسکان برگشتن
بعد از نهار و پیوستن گروه اول به ما قدم زدن کنارِ ساحل انتخابِ بعدیمون شد،
بعد از تقریبا یک ساعت همگی از محل اسکان به سمتِ سادات محله حرکت کردیم، دو گروه شدیم، گروه اول از همسفران به آب گرم سادات محله و گروه دوم هم به امامزاده بِسمِل و پلا سید(به گویشِ محلی پیلا سید یعنی سیدِ بزرگ)رفتند.
ساعت پنج و پنج دقیقه ی روز پنجشنبه چهاردهم دی ماه
سیلِ خیراتِ(شیرین) شبِ جمعه بود که به سمتمون میومد،
راس ساعت شش و بیست بعد از پیوستن گروه اول به ما و زیارت و نماز خرید نون و گوجه از حاج تقی به محلِ اسکان برگشتیم،
ساعت هفت و پانزده دقیقه بود که مبحثِ دوست داشتنی آتیش و جوجه کبابِ سفرِ رامسر شروع شد،
بعد از صرفِ شام جمعی از همسفران قدم زدن کنارِ ساحل ُ انتخاب کردن و جمعی هم استراحت در خانه رو.
صبحِ روزِ جمعه پانزدهم دی ماه راس ساعت هشت همگی بعد از صرف صبحانه و بستن کوله هامون حرکت کردیم به سمتِ آخرین برنامه ی سفر یعنی سدِ میجران ..
و “باید ذکر کرد بازدید عمومی از فضای اطراف سد به دلیل مصرف شرب آب پشت سد ممنوع میباشد.”
نمایی از سد محصور بین دو کوه دیده میشد، بعد از ثبت این لحظه ها با دوربین هامون ، پیاده رویِ دو ساعته ای بین راه های محلی و باغ های مرکبات شروع کردیم، باغبان ها در حال چیدنِ محصولاتشون بودن،
نهایتا ساعت یازده به ماشین رسیدیم و حرکتمون به سمت تهران شروع شد،
یک و نیم توقف برای نهار و نماز رستوران آقا اسماعیل عباس آباد
دو و بیست دقیقه حرکت مجدد به سمت تهران
و نهایتا این سفر در ساعت شش و نیم جمعه شب پانزدهم دی ماه در میدان آزادی به خیر و سلامتی پایان یافت.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.