هرانده به خمده
آموزش و تمرین عبور از رودخانه
مشروح گزارش :
به نام خدا
نام برنامه: پيمايش هرانده به خمده تاريخ اجراي برنامه: 11 مهر 1393
نام گروه: گروه كوهنوردي شهيد وركش سرپرست برنامه: سيد محمد حسين آقايي پور
اسامي همنوردان: ملیحه امین زاده | مهتاب امین زاده | محبوبه اسماعیل پور | حمید فوقانی | عباس کلهر | راضیه خجسته پور | رقیه خجسته پور | مهدیه اسماعیل پور | محسن حیدری | اعظم يوزباشي | سعیده زائری | اعظم امیر وثوقی | حنانه شمالی
مهمانان:
علی کسائیان – حسین لیاقت – محمد حسین عطاران – هاشم عساکره – مرتضی زرین درخت – قبادی – حسن علی محمدی
مهناز امین زاده – آزاده سرفلاح – مهناز ایوبی – ساجده زائری
نوع و سطح برنامه: طبيعت گردي – متوسط
فصلهاي صعود و بهترين زمان اجراي برنامه: تابستان و اوايل پاييز
مبدأ شروع برنامه: ايستگاه متروي تهرانپارس
چگونگي دسترسي به منطقه از مراكز استانها: روستای هرانده از طریق جاده دماوند – فیروز کوه نرسیده به روستای نمرود قابل دسترسی است.
وضعيت آب و هوايي هنگام اجراي برنامه: صبح آفتابي و ملايم و بعد از ظهر خنك و متبوع
تجهيزات فني مورد نياز: کفش و پوشاک مناسب فصل، کوله پشتی سبک، صبحانه، یک وعده ناهار، 1.5 لیتر آب آشامیدنی، زیرانداز انفرادی
امنيت و امداد برنامه: در خود روستا و برخي قسمتهاي پيمايش آنتن تلفن همراه برقرار بود
منابع تأمين آب آشاميدني: تأمين آب شرب از داخل روستا. (در طول مسير پيمايش به سمت رودخانه يا غار بورنيك منبع خاصي براي تأمين آب وجود ندارد.)
هزينههاي برنامه: اعضاء 30000 ت و میهمان 40000 ت
زمانبندي برنامه:
|
شروع |
پايان |
مدت زمان حرکت |
مدت زمان استراحت |
مسافت تا اين مكان (كيلومتر) |
از ايستگاه متروي تهرانپارس تا روستاي هرانده (با وسيله نقليه) |
7:30 |
9:30 |
يك ساعت و 30 دقيقه |
30 دقيقه توقف |
120 كيلومتر |
از ابتداي مسير پيمايش در روستاي هرانده تا مجاورت رودخانه نمرود (محل اطراق) |
9:30 |
11 |
يك ساعت |
30 دقيقه |
5/3 کیلومتر |
حرکت به سمت روستای خمده |
4 بعد از ظهر |
5:20 |
يك ساعت |
20 دقيقه |
5/3 کیلومتر |
بازگشت به سمت تهران |
5:30 |
8:30 |
2.5 ساعت |
نیم ساعت توقف (در جابان) |
120 كيلومتر |
شرح برنامه:
هو الرحمن
روستای هرانده از توابع بخش مرکزی شهرستان فیروز کوه، در فاصله 12 کیلومتری جنوب غربی فیروز کوه و 120 کیلومتری شمال شرق تهران واقع شده است. این منطقه با باغهای سرسبز و پر میوه، رودخانه و نهرهای پرآب و چشماندازهایی بی نظیر از کوه و دشت دارای جاذبههای بسیاری از منظر گردشگری است. بهجز غار بورنیک که معروفترین جاذبه گردشگری هرانده است، از دیگر دیدنیهای این روستا میتوان به دشت بورنیک با پوشش گیاهی متنوع، مزارع و باغهای وسیع در امتداد رودخانه، بقعه تاریخی امامزاده یحیی، باغهای پرورش گل داوودی و … نام برد. ارتفاع این روستا از سطح دریا حدود 1800 متر و آب هوای آن در زمستان سرد و در تابستان مطبوع و دلپذیر است. گویش مردم روستا به زبان مازندرانی است که اصطلاحاً به آن گیلکی میگویند. مهرماه، یعنی فصل به بار نشستن سیبهای قرمز در باغهای منطقه، بهترین زمان برای بازدید از غار بورنیک و گشت و گذار در طبیعت زیبای روستای هراندهاست.
غار بورنیک در جنوب شرقی روستای هرانده و در ارتفاعات مشرف به دره بورنیک واقع است. ارتفاع این غار از سطح دریا حدود 2 هزار متر و اختلاف ارتفاع آن با دشت بورنیک حدود 100 متر است. نام غار از دو کلمه «بور» و «نیک» تشکیل شده است. بور، تغییر یافته کلمه بار، به معنای ساحل، کنار و جای امن است و بورنیک در اینجا محل امن و خوب معنی میدهد. به دلیل موقعیت خاص و نهان بودن دهانه غار از دید، این غار محل امنی برای زندگی و پناه گرفتن در دوره غار نشینی بوده است. دهانه غار بسیار بزرگ و تقریباً به شکل یک مثلث سه ضلعی است. عرض دهانه حدود 20 متر، ارتفاع آن حدود 8 متر و طول شعبه اصلی غار حدود 500 متر است. ساختار داخل غار به صورت سنگی و آهکی بوده و از سه تالار عظیم تاقدیسی تشکیل شده است. تالار نخست، سکونتگاه اصلی غار بوده و وجود آثاری مانند سفالهای شکسته از دورههای تاریخی مختلف در آن، نشان دهنده آن است که از مراکز اصلی زیست انسانهای غارنشین به بعد بوده است. وجود تخته سنگهای عظیم در کف تالارهای نخست و سوم غار -که روی بعضی از آنها پوشیده از لایه های خاک رُس مرطوب و لغزنده و سطح اکثر آنها پوشیده از چکیده های نخودی و میخ مانند (استالاگمیت) است- از ویژگیهای غار بورنیک است و در سایر غارهای ایران چنین وضعیتی کمتر دیده میشود. وجود دیوارهای پوشیده از چکنده های گل کلمی و نخودی سفید و صورتی رنگ (استالاکتیت)، زیبایی خاصی به غار بخشیده است. با ورود به دهانه غار از همان ابتدا با شیب نسبتاً تندی به سمت پایین هدایت میشوید… تجربه یک سفر به اعماق زمین!
مشروح گزارش:
طبق برنامه ساعت 7 صبح روبروي ايستگاه مترو تهرانپارس پس از 30 دقيقه تأخير همنوردان، حدود ساعت 7:30 با يك عدد دستگاه ميدل باس به طرف روستاي هرانده واقع در مسير جاده فيروزكوه حركت كرديم. ساعت 9:30 به روستاي هرانده رسيديم و حدود يك ساعت در كوچه باغ هاي روستا پيمايش نموديم. منظره بسيار زيبا و باغها پر از درختان گردو بود و ما هم در مسير از برداشتن گردوهاي روي زمين و يا گردوهايي كه يكي از صاحبان باغ به ما تعارف كرد بي نصيب نمانديم. كمي جلوتر درختان پر از سيب هاي قرمز و زرد در باغهاي اطراف خودنمايي ميكرد كه ما را به وجد مي آورد و البته با استفاده از حق الماره كه سرپرست محترم هم شرايط آن را تا حدودي توضيح دادند (از جمله اينكه تصادفاً در مسير دست آدم قرار بگيرد!!! و خودمان مسيرمان را به سمتش تغيير ندهيم…) (با اجازه صاحبان باغ) از سيبهاي آبدار و خوشمزه ميل نموديم …
بعد از يك ساعت پيمايش گلگشتي كه با گرفتن عكس از مناظر زيبا همراه بود حدود ساعت 10:30 به دو راهي رسيديم كه يك سمت آن به رودخانه پر آب و زيباي نمرود مشرف بود و طرف ديگر آن به ارتفاعات مشرف به غار بورنيك منتهي ميشد. در آنجا حدود 13 نفر از همنوردان به سرپرستي جناب آقاي كلهر به سمت غار بورنيك به راه افتادند و مابقي دوستان به همراه سرپرست برنامه پس از يافتن مكان مناسبي در كنار رودخانه براي استراحت و صرف صبحانه توقف كرديم. پس از صرف صبحانه و كمي استراحت كه با عبور مكرر گله اي از گوسفندان از كنارمان و متوقف كردن دو عدد بزغاله توسط سرپرست محترم و گرفتن عكس با آن ها توسط برخی! همراه بود… حدود ساعت 12 سرپرست برنامه روش جهت يابي قبله در هنگام اذان ظهر را آموزش دادند و نماز جماعت اقامه گرديد و پس از آن با استفاده از طناب و كارابين پيچ كه همراه تعدادي از بچه ها بود بعضي از گره هاي مورد استفاده در هنگام ايجاد كارگاه و ساير موارد آموزش داده شد.
از جمله گره هشت، گره بولين، گره ضامن، گره حمايت، گره خود حمايت،…. نحوه اتصال طناب انفرادي به كارگاه جهت عبور از رودخانه، انواع روشهاي عبور از رودخانه با عمق زياد شامل: عبورانفرادي، عبور حلقه اي، عبور زنجيره اي،…. رها شدن در آب رودخانه، شنا در رودخانه و… از آموزشهايي بودند كه سرپرست محترم بصورت عملي به همراه دو تن از دوستان نوجوان و البته پركارشان آموزش دادند و پس از آن نيز خانمهاي حاضر به شيوه هاي انفرادي و زنجيره اي عبور از قسمتهاي عميق رودخانه را تمرين نمودند كه تجربه بسيار مفرح و هيجان انگيزي بود.. (البته استفاده از كارگاه و گره ها جهت عبور به دليل كافي نبودن طنابها ميسر نگرديد)
گزارش غار
در ساعت 10:30 گروه به دو قسمت نامساوی تقسیم و مشتاقان کشف سرزمین های جدید به سمت غار حرکت کردند.
بعد از حدود 40 – 50 دقیقه کوهپیمایی در مسیر پاکوب، به دهانه ی غار در ارتفاع حدود 1900 متری از سطح دریا رسیدیم. حائز اهمیت است که در این نقطه آنتن دهی موبایل خوب است.
اعضا به ثبت خاطرات تصویری پرداخته و سپس از پله ها وارد محوطه ی ابتدای غار شدیم.
سرپرست گروه، نکات لازم و ضروری را به اعضاء یادآور شد ازجمله سه شعار مهم غارنوردان:
– چیزی از غار خارج نمی شه خاطرات
– چیزی رو در غار جا نمی گذاریم جز ردپا
– …… یادم نمی آد J
پس از تجهیز اعضاء به کلاه و هد لامپ (هد لایت) با هدایت آقای کلهر وارد غار شدیم.
برای ورود به غار می بایست از حدود 50 تا 60 پله مرتفع پائین می رفتیم. در غار چیزی جز تاریکی مطلق نبود!! در بعضی قسمت ها محل گذر به قدری تنگ بود که می بایست کوله ها را درآورده و با احتیاط کامل عبور می کردیم. ادامه ی مسیر بیش از آنچه در تصور آید فراز و نشیب داشت.
دیواره های غار آهکی و هوای آن بسیار سرد و مرطوب بود… لباس گرم، دستکش و هدلایت جزء لوازم ضروری این برنامه بود که اعضای گروه پس از طی مسافتی در غار متوجه ضرورت آن شدند.
مسیر طی شده توسط انسان هایی خیّر در گذشته علامت گذاری شده بود J
در ادامه دشواری ها بیشتر شد، چندین بار اعضا دست به سنگ شدند و آنهایی که توانمندتر بودند هم نتوانستند به آنهایی که مهارت چندانی نداشتند کمک کنند.
در تالار چهارم (؟ فکر کنم) گروه به استراحت مختصری پرداخت و بعد از آن به علت سختی برنامه همه بسیار مشتاق بازگشت بودند… همین
ادامه گزارش:
بعد از گرم شدن كنار آتش و رسيدن ساير همنوردان كه به سرپرستي جناب آقاي كلهر در پيمايش غار بورنيك شركت كرده بودند (و آن را تجربه بسيار جالب و مفيدي توصيف كردند، البته به دليل عدم حضور اينجانب در برنامه غار اطلاعات دقيقي از اين پيمايش جهت نگارش در دست نيست كه انشاءالله درصورت امكان پیمایندگان توضيح مختصري خواهند داد..) ناهار در همان مكان در كنار رودخانه صرف شد و بعد از گرفتن چند عكس دسته جمعي توسط عكاس محترم برنامه، در ساعت 4 بعد از ظهر جهت بازگشت، به سمت روستاي خمده حركت كرديم. در طول مسير و در ارتفاعات روستا زيبايي وصف ناشدني مناظر و باغهاي اطراف رودخانه همراهان را مرتباً به گرفتن عكس از اين طبيعت زيبا وادار مي نمود والبته از خوش اخلاقي و همراهي عقب دار گروه جناب آقاي حيدري نيز نهايت استفاده لازم جهت توقف و عكس برداري برده شد!…
حدود ساعت 5:20 پس از گذشتن از روستاي زيباي خمده (كه در واقع انتهاي مسير پيمايش بود) به اتوبوسمان رسيديم و به سمت تهران حركت كرديم. در ساعت 6:20 در نمازخانه اي در جابان جهت خواندن نماز توقف كرديم. پس از آن با پيشنهاد سرپرست محترم همنورداني كه تأخير كرده بودند (به اختيار يا اجبار) همراهان را به خوردن شيريني تأخير مهمان نمودند (بستني توسط زوجي كه همراهمان بود «البته به عنوان شيريني ازدواج» و راني توسط بقیه متأخرين…). درطول مسير بازگشت هر چند دقيقه يكبار ظرفهايي از ميوه و يا تنقلات هم از سمت كوله خانم يوزباشي يا ساير دوستان به همه تعارف ميشد كه سنت بسيار پسنديده اي بود…
همچنين آقاي كلهر جانشين محترم برنامه توضيحات مفصلي را در مورد برخي لوازم كوهنوردي مورد سوال توسط اعضاي جديد با توجه به اهداف كوهنوردي در ماشین ارائه دادند كه جاي قدرداني و تشكر دارد.
از ديگر برنامه هاي مسير بازگشت (در ماشين) معارفه اعضاي گروه و مهمانان و نحوه آشنايي با گروه و ابراز علاقمندي به شركت در برنامه هاي بعدي… و به خصوص معارفه سرپرست برنامه و نحوه آشنايي ايشان با گروه «ديدن عده اي آدم حسابي در كوه! … و آشنايي و عادت به گروه و…» و همچنين ذكر خاطرات شيرين!! بعضي همنوردان از برنامه هايي كه قبلاً با سرپرست محترم اين برنامه داشتند و جديت آنها در ادامه شركت در برنامه هاي بعدي ايشان بود!!! كه البته اين قسمت آخر صرفاً جهت مزاح و سرگرمي دوستان در مسير بازگشت بود….
نهايتاً با رسيدن به ايستگاه مترو تهرانپارس در ساعت8:30 و تشكر از زحمات سرپرست و جانشين محترم برنامه و همراهي همنوردان خوب گروه، برنامه زيبا و به ياد ماندني ديگري به پايان رسيد.
با تشكر از همه همراهان.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.