توضیحات
مشروح گزارش :
بســــــــــمه تعالـــــــــــی
نام برنامه :
قله کرکو (ارتفاع 3100 متر)
شرح برنامه :
طبق برنامه مشخص شده توسط سرپرست برنامه (جناب آقای علی اکبر جعفری اصل) و همگی دوستان (آقایان: مهدی بشیری – سینا نادری فرد (مهمان )- معصومی و خانمها : نسیبه فرهادیان – فرشته عربگل ) ساعت حدود 6:30 صبح روز جمعه 20 دی ماه 92 در محل قرار(میدان آزادی -ابتدای جاده مخصوص کرج – زیر اولین پل عابر پیاده) حاضر شده بعد از دقایقی سلام و احوال پرسی و مختصری آشنا شدن بعضی دوستان با بعضی دیگر و اقامه نماز یکی دو نفر،ساعت 6:45 سوار ون شده به سمت روستای سنگان ( که در شمال غرب تهران قرار گرفته) حرکت کردیم.
نیم ساعته به روستای سنگان رسیده و تا نزدیک بارگاه امامزاده قاسم آمدیم.
صعودمان را به نرمی آغاز کردیم و به ساعتمان که 7:30 رو نشون میداد نگاه انداخته و بسم ا… گفتیم.
ابتدای راه، زمین برفی،یخ زده و بسیار سٌر بود، و هوا نیز سرد.
دقایقی نگذشت که از بارگاه هم(با احترام)گذشتیم. این حرکتهای بااحتیاط همراه با گفتگوهای کوتاه ولی دوستانه از سرمای هوا میکاست و به امید داشتن به یک برنامه پویا و جذاب اضافه میکرد.
حدود نیمساعت حرکت به جایی رسیدیم که آفتاب مسیر رو پوشانده بود و قدری گرمای فرحبخش بهمون هدیه میداد البته لابلای دیواره ها باز سایه، وبازآفتاب داشتیم.
در طی راه افراد با هم هماهنگ تر شدند و اینجا بود که سرپرست، افراد رو به کارهای سختی چون عکاسی و گزارش نویسی و.. می گماردند،(ما هم مظلوم،فقط میگفتیم چشم).
این مسیر در تمام فصول زیباست وجذابیتهای خاص خودش رو دارد؛ از رودخانه و درختان میوه(آلبالو،گردو، گیلاس و..) و هوای پاک وسکوت طبیعی اش در فصول خنک و گرم گرفته تا زمستانهای سرد با نحوه پوشش برف ویخ بستن آبشارها خصوصا آبشار معروف سنگان که با قندیل بلند و جذابش که از فاصله زیاد هم قابل روئیته هر بیننده ای رو به سمت خودش میکشونه و همه رو بی اختیار به تحسین خالق توانای زیبایی ها وامیداره.
ما هم بعد از گذر از رودخانه که دوباره از مسیر یخ زده به سمت بالا در حرکت بودیم با قرار گرفتن در اولین بلندی توانستیم آبشارسنگان و قندیل بلندش را که چون یه کوه کوچک یخی زیر آبشار قد میکشید ببینیم. حتی از دور هم بسیار جلوه میکرد.
البته غیر ازاین آبشار و آبشار یخ زده اول که در طرف چپ،در دیواره طویل اوایل مسیر دیدیم، آبشارهای متفاوت و کوچکتر دیگری هم جلوی رو ودر همان سمت(چپ) جلوه گری میکردند،بطوری که انگار از بیننده هایشان میخواستند توجه بیشتری به آنها داشته باشند که البته شاید بخاطر سرمای هوا یا جایگاه ونحوه قرارگیری شان ویا…قدری رنگهای متفاوت از هم وجالبی داشتند.
همچنان مسیر پیش رو،مثل مسیر طی شده، پاکوب شده بود و پاهامون روهم قدری در خودش فرو میبرد و برفی میکرد. سمت راستمان جنگل زمستانی بود و سمت چپمان دیوارهایی بلند باتعدادی آبشار یخ بسته و در مقابل آبشارو قندیل معروف سنگان.
ساعت 9:10 بود که به این قندیل با شکوه رسیدیم،از شوق به تماشا ایستاده و سریع مشغول عکس گرفتن شدیم بعد هم در مکانی مشرف به قندیل،در فضایی دلچسب و دوستانه، برای صرف صبحانه بساط کردیم.
در این حین گاه صداهایی که ناشی ازفرو ریخته شدن و برخورد قندیلهای باریک آویزان بالای آبشار بر روی قندیل بزرگ بود توجه ما و دیگر کوهنوردان و مشتاقانی که برای دیدن این جلوه خدایی کشانده بود را جمع تر میکرد.
ساعت 10:20 بعد ازصبحانه و برداشتن آب از رودخانه پای آبشار به حرکت خود به سمت قله کرکو ادامه دادیم.
جمعیت زیادی انجا حضور داشتند ولی تنها تعداد اندکی از انها برای قله تمایل داشتند و اکثرا فقط برای دیدن وبودن در کنار آبشار آمده بودند.
هوا همچنان صاف و آفتابی بود.در راه فقط یه قسمت کوچک دست به سنگ داشتیم که الحمدولله عاری از برف و یخ بود هلبته در مواقعی هم پا تا ساق در برف فرو میرفت ولی بقیه راه خوب،ساده و دلچسب بود وگروه به خوبی و قدرت به راه خود ادامه میداد.
مناظر گاه آنقدر جذاب بود که نمیتوانستیم براحتی از کنارشان، بدون تماشا وگرفتن عکس رد شویم بنابراین چندین بارمتوقف شده و در حالات مختلف عکس میگرفتیم. خداروشکر سرپرست هم با اعضا همراه بود و این خیلی بر حسن کار می افزود. و خلاصه اینکه یه جورایی برنامه راحت و گلگشتی شده بود(و این به احتمال زیاد علاوه بر مناسب بودن شرایط بخاطر چابک و قوی بودن گروه بوده).
ساعت 12:50 رسیدیم قله کرکو. بعد از گفتن خداقوت و خسته نباشید و… هرکدام جایی مستقر شده و میوه ونوشیدنی به یکدیگر تعارف میکردیم ،استراحت کرده،بعضی نماز خوانده و عکس میگرفتیم البته بعضیها هم برای خود کرسی مخصوص بپا کرده بودند که ما عکسشان را گرفتیم تا شاهد آشکار بر گفته هایمان باشد.
ساعت 1:45 بود که از قله به سمت پایین حرکت کردیم. مسیر برگشتمان دقیقا همان مسیر رفتمان بود یعنی از قسمتی پایین تر از دو راهی(قله پهنه سار که سمت چپ قله کرکو قرار دارد).
در قسمتی از راه، متوجه مسیر مناسبی برای سٌر خوردن شدیم و مشتاقانه بر لذت بیشتر این روز بر خود افزودیم و حسابی سر خوردیم هر چند لباسمان خیس شد ولی چون هوا آفتابی بود،زمان داشتیم و قرار یه آتیش حسابی رو داشتیم نگرانی ای براش نداشتیم.
قدری مانده به آبشار باز باید از همان مسیر دست به سنگ برمیگشتیم که قدری بچه ها رو به زحمت انداخت ولی به خوبی آن را نیز پشت سر گذاشتیم.
ساعت 3 رسیدیم آبشار که محیای نهار و نماز شدیم ، البته با یه آتیش گرم وپرحرارت وقوری آبی که روش جوش اومده، یک ساعت انجا بودیم.
ساعت 4 آبشار رو ترک کرده به سمت روستا به راه افتادیم.
اواخر راه از چشمه که کنار مسیر بود قدری آب برداشتیم و خوردیم.
ساعت حدود 5 بود که رسیدیم بارگاه امامزاده قاسم قدری توقف کردیم وبعد به سمت ماشین راهی شدیم.
وساعت 5:30 سوار ون شده و بعد از گفت و شنودها ورد وبدل کردن عکسهای گرفته شده والبته خوردن چای وتشکر نمودن ازهمراهی همدیگر ساعت 6 میدان آزادی پیاده شده و راهی منازل خود شدیم.
………………………………………………………………………….
براستی که همه چیز عالی بود: هم روز آفتابی وبسیار کم باد، هم مسیر برفی و پر منظره وهم همراهان همراه . خدا را شکر.
………………………………………………………………………….
عکس از: آقای مهدی بشیری
گزارش از: خانم فرشته عربگل
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.