قله شیرکوه و دیدنی های یزد
مشروح گزارش :
بسمه تعالی
نام برنامه :
قله شیرکوه یزد، یزدگردی و کویر نوردی
24/7/92 تا 26/7/92
نام گروه: گروه کوهنوردی شهید ورکش
همنوردان:
خانم ها: راحله مرشدی ، راضیه مرشدی ، محبوبه علمیه ، حنانه شمالی ، شقایق موحدیان ، فاطمه عفتی
آقایان: تایماز موسی زاده ، حمید رزاقی ، سعید مشهدی ابراهیمی ، سید محمد حسین آقایی پور ، احمد نظری
مهمانان : آقایان مرشدی ، زکی زاده ، حسینی و خانم فاطمه خرامان
سرپرست: فاطمه عفتی
جانشین: احمد نظری
عکاس: محبوبه علمیه
نوع و سطح برنامه: کوهنوردی، سنگین
وسایل مورد نیاز: کفش و پوشاک مناسب فصل (گورتکس ، پلار، دستکش ،کلاه ) ـ کوله پشتی یک روزه ـ سه وعده غذایی شام شب اول- صبحانه و ناهار روزصعود – بطری آب – باتوم ـ زیرانداز ـ کیف کمک های اولیه ـ کیت بقاء – طناب انفرادی و کارابین ـ چراغ پیشانی و باتری اضافه ـ کارت بیمه ورزشی سال جاری ـ کارت ملی یا شناسنامه و لوازم شخصی
زمان و مکان تجمع: سه شنبه 23 مهر 92 ساعت 19 – میدان آزادی – پایانه غرب – تعاونی اعتماد سفر
هزینه برنامه: 150000 تومان
روز اول: صعود به قله شیرکوه
معرفی شیرکوه
شیرکوه مجموعه کوههایی است واقع در استان یزد که مساحتی معادل سه هزار کیلومتر مربع را شامل میشود. این کوهها از جنوبغربی شهر یزد شروع و تا جنوبشرقی آن ادامه دارند. در مغرب یزد پهنای آن ۱۰ کیلومتر و طول آن حدود ۷۵ کیلومتر میباشد. این کوهستان که غالباً در زمستان از برف و یخ پوشیده است، آب بخش اعظمی از استان یزد را تامین میکند .گرچه از نظر تقسیم بندی، از شیرکوه به عنوان یکی از کوههای منفرد ایران یاد شده لیکن در حقیقت بخشی از رشتهکوه زاگرس است که دارای قلههای بلندی بوده و ارتفاع بلندترین نقطه آن از سطح دریا در حدود ۴۰۷۵ متر است. به نظر میرسد وجه تسمیه این کوه به دلیل شباهت آن به یک شیر خفته بر دستانش از فاصله دور باشد.
اسامی تعدادی از قلههای شیرکوه
* قله شیرکوه با ارتفاع ۴۰۷۵ متر در قسمت جنوبغربی روستای “دهبالا” و قله آسماننما در جنوب آن قرار دارد.
* قله «برفخانه طزرجان» با ارتفاع ۳۹۹۰ متر شامل «میلبرفخانه»، قله غربی برفخانه، قله اصلی برفخانه و سوزنیهای برفخانه که مشرف به بخش طزرجان بوده و دیوارهها و سوزنیهای بسیار زیبایی دارد.
* قله سنگی «بنادک» که مشرف به روستای “بنادک” و در شمالغربی بخش «منشاد» قرار دارد. ارتفاع بنادک ۲۰۴۰ متر و به علت داشتن دیواره و مسیرهای صخرهای قابل اهمیت است. این قله در واقع یک سوزنی یا برج سنگی است که قسمتهای بالای آن برای صعود به کار فنی احتیاج دارد.
* کوه منشاد با ارتفاع ۳۸۷۵ متر و شامل قله هایی به نام «منشاد»، «خیبر»، «مهریز»، «نیریز» در قسمت جنوبشرقی بخش منشاد قرار گرفته است.
* برج «ارنان» با ارتفاع ۲۸۹۹ متر که جدا از منطقه شیرکوه و در جنوب آن در دل کویر «ابرقو» در بخش «نیر» به شکل یک برج عظیم سنگی بسیار زیبا خودنمایی میکند.
پوشش گیاهی:
پوشش گیاهی بسیار خوب منطقه شیر کوه که حدود 80 درصد تنوع گیاهی استان یزد را تشکیل داده، آنرا از جمله مهمترین و زیباترین مناطق استان یزد قرار داده است. شیرکوه غنی ترین منطقه به لحاظ گونه های گیاهی در استان یزد است،تنها در یک منطقه 50 هزار هکتاری در شیرکوه 600 گونه گیاهی شناسایی شده، مانند:گل ختمی،زیره سیاه،کاسنی،گل حسرت،زیره سبز،خاکشیر و…. طبیعتا به دنبال بافت گیاهی مناسب، تنوع جانوری قابل توجهی هم در این منطقه وجود دارد.
مختصات منطقه:
برای رسیدن به شیرکوه باید به شهرتفت در سی کیلومتری یزد و از آنجا به روستائی ییلاقی به نام “دهبالا” که با ارتفاع ۲۶۰۰ متر از سطح دریا، ۲۰کیلومتر از شهرتفت فاصله دارد و سپس به روستای “شیخعلیشاه” رفت.
برای صعود به شیرکوه مسیرهای گوناگونی وجود دارد از جمله: دره سوسن، دره شمس، بردستان سانیچ، لابیدشیر، بیدکبکان، لابیدسرخ، لاگردو، لایخچال و آبریز.
مسیر آبریز دارای دو مسیر فرعی به نامهای “درهنجیب” و “لاسرگون” میباشد. وجه تسمیه آن نیز وجود تنگهای است با شیب تند و نسبتا طولانی به نام “درهنجیب” که مشکلترین بخش صعود به قله شیرکوه است.
تیم ما جهت صعود به قله مسیر آب ریز، دره نجیب را انتخاب کرد که مشکل ترین بخش صعود و خصوصا فرود می باشد.
آب و هوا در زمان اجرای برنامه: چهارشنبه تا قبل از ظهر هوا آفتابی همراه با وزش ملایم نسیم و بعدازظهر هوای نیمه ابری و افزایش وزش باد را داشتیم.
دسترسی به آب: در ابتدای پای کوه دره عیلشاه- چشمه قبل از دره نجیب- چشمه پناهگاه
آنتندهی موبایل: از ابتدای مسیر تا نزدیک به انتهای دره نجیب در اکثر مواقع آنتن دهی داشتیم.
مدت زمان صعود: 5 ساعت و 45 دقیقه
مدت زمان فرود: 5 ساعت و 20 دقیقه
شرح برنامه:
اعضای گروه در ساعت 4:30 صبح به یزد رسیدند و پس از قراردادن وسایل در محل اسکان و خواندن نماز صبح، ما (من و خواهرم که دو روز قبل به یزد آمده بودیم به همراه پسرعمویم و دو تا از دوستانش) در محل اسکان به اعضای گروه پیوستیم و در ساعت 5:45 از جاده تفت به سمت روستای ده بالا حرکت کردیم. هنگام عبور از شهر تفت برای خرید نان توقف کوتاهی داشتیم و صبحانه مختصری در مینی بوس صرف نمودیم.
کسانیکه اولین بار است که به سمت قله شیرکوه می آیند دقت کنند از تفت که خارج شدند، در همه تقاطع ها مسیر سمت راست را انتخاب کنند. (در یکی از پیچ های مسیر از کنار تابلوی به سمت طزرجان نیز عبور کردیم.)
بعد از طی مسیری حدود یک ساعت به آخرین بخش روستای ده بالا یعنی شیخ علی شاه رسیدیم. بعد از آماده شدن گروه و برداشتن آب ساعت 7 حرکت به سمت شیرکوه آغاز شد.
گروه به سرقدمی آقای نظری کاملا آرام شروع به حرکت کرد و پس از یک ساعت پیمایش مسیر در دره علیشاه به جایی رسیدیم که در سمت چپ مان درخت بزرگی قرارداشت که در زیر سایه آن به مدت 10 دقیقه توقف کردیم، بدین ترتیب فرصتی فراهم شد تا دوستانی که صبحانه نخورده بودند، صبحانه خود را میل کنند. 8:10 حرکت خود را در مسیری پاکوب و سربالا ادامه دادیم.
دیوارهای عظیم در مقابل چشمان ما خودنمایی میکرد. مسیر پرپیچ و خم را پیموده و به دیواره سنگی رسیدیم. ادامه مسیر از زیر دیواره به سمت درهای که در سمت چپ قرار داشت. وارد دره شدیم. بهعلت وجود سنگهای بزرگی که در مسیر قرار داشت عبور از کف دره امکان پذیر نبود به همین دلیل از سمت چپ دره به طرف بالا حرکت کردیم.
پس از طی مسیری کوتاه در دره (تابستانخانه) به چشمه آبی برخوردیم. ساعت 8:50 تا 9 در کنار چشمه استراحت کرده، آبی نوشیدیم و به سر و صورتمان زدیم و به مسیرمان ادامه دادیم. کوهستان شیرکوه فاقد پوشش گیاهی از نوع درخت است و درختان آن منحصر به تعدادی نسترن وحشی است که در دره تابستانخانه و ابتدای دره نجیب روییدهاند و عطر و بوی خود را در فضا پراکندهاند. ولی بوتههای مختلف گیاهی در سرتاسر کوه وجود دارند.
کمی بالاتر از چشمه، تابلویی نصب شده بود که مسیر صعود و جانپناه را نشان میداد. اینجا ابتدای ورود به دره نجیب است که واقعا نجیب است. هرچند شیب بسیار تندی دارد اما طول مسیر، آنقدرها هم زیاد نیست. درهای است نسبتا عمیق و با شیب زیاد و دیوارههای سنگی؛ در دره نجیب ساعت 9:45 تا 9:55 استراحت کوتاهی جهت تجدید قوای گروه داشتیم.
در انتهای دره نجیب به سمت چپ میپیچیم که مسیری صاف و پاکوب با شیب ملایم ما را به سمت جانپناه هدایت میکند. در طول مسیر با کوهنوردانی از یزد که قله را فتح کرده و در حال بازگشت بودند برخوردیم، سلام و علیکی از نوع کوهنوردی با هم داشتیم و برای هم آرزوی موفقیت کردیم.
ساعت 11:35 به جانپناه رسیدیم. جانپناه تقریبا مجهز است. چشمه آبی که بهوسیله لوله تا نزدیکی جانپناه آورده شده و حوضچه زیبایی برایش ساختهاند. جانپناه شامل دو اتاق است که یکی بتونی و دیگری فلزی است (جانپناه فلزی را دوستان زنده یاد دکتر “محمدهادی حزینی” که در مسیر صعود به شیرکوه از دنیا رفته است به یادبود او ساختهاند و تابلویی به همین منظور بر درب آن نصب کردهاند.) و مجموعا گنجایش تقریبا ۳۰ یا حداکثر ۴۰ نفر را دارند. برای استراحت کوهنوردان هر دو اتاق را فرش کردهاند. همچنین جانپناه دارای سرویس بهداشتی میباشد. اما در نزدیکی جانپناه برای روشن کردن آتش بوتهای پیدا نمیکنید و برای پخت غذا باید از گاز پیکنیک استفاده کنید.
ناهار را در محل جان پناه خوردیم و پس از ادای فریضه نماز ظهر و عصر ساعت 12:35 به یاری خدا به طرف قله (در سمت جنوب غربی جان پناه) حرکت کردیم. البته یکی از همنوردان که حال مساعدی نداشت در جانپناه ماند و بقیه اعضای گروه مسیر صاف و هموار و با شیب ملایم جان پناه به سمت قله را پیمودیم.
از ساعت 14:15 تا 14:40 به تدریج و در گروه های 2 الی4 نفره به قله رسیدیم و بر بلندای شیرکوه بلندترین نقطه استان یزد با ارتفاعی برابر 4075 متر پا گذاشتیم. تابلوی بزرگی به شکل کتاب یا قرآن باز شده که عبارت “فالله خیر حافظا و هو ارحم الرحمین” بر دو صفحه آن نگاشته شده است در بالاترین نقطه قله نصب است. به یادبود دو تن از کوهنوردان فقید نیز دو بنای یادبود در کنار این تابلو ساختهاند. باد ملایم و نسبتا سردی میوزید و هوا نیمه ابری بود. این بالا تمام منطقه زیر پای ما بود قله طزرجان در سمت جنوبغربی خودنمایی میکرد و کوههای بلند دیگر و درهای عمیق که سمت مغرب قله است نیز قابل مشاهده هستند. پس از گرفتن عکسهای یادگاری بر روی قله و لذت بردن از مناظر کوهستانی فوق العاده زیبای رشته کوه زاگرس در ساعت 14:50 به سمت جان پناه حرکت کردیم.
16:10 به پناهگاه رسیدیم و پس از 40 دقیقه استراحت و تأمل برای رسیدن همه دوستان به پناهگاه، 16:50 به سمت پایین حرکت کردیم. مسیر سخت و پرشیب دره نجیب را تا نیمه آن در روشنایی طی کردیم و هنگام غروب آفتاب آقای آقایی پور در دره نجیب برایمان اذان گفتند. در همان زمان به گروه دیگری برخوردیم که به سمت جان پناه در حرکت بودند. ما بقی دره نجیب را در تاریکی شب و آسمانی مهتابی پشت سر گذاشتیم. به چشمه که رسیدیم 10 دقیقه استراحت کرده و دوباره به راه خود ادامه دادیم. حدودا 4 ساعت از فرودمان را در تاریکی طی کردیم که به نوبه خود تجربه هیجانانگیز و لذتبخشی بود.
نهایتاً ساعت 21 به پایین کوه رسیدیم و راننده محترم مینی بوس هم لطف کرده، تا جایی که میتوانست با ماشین تا پای کوه آمده بود تا مرهمی باشد بر پاهای خسته ما…!!
روز دوم: یزدگری
ساعت 8:30 صبح از محل اسکان واقع در میدان امام علی(ع) ، ابتدای جاده تفت، جهت بازدید از اماکن تاریخی یزد به سمت مرکز شهر حرکت کردیم.
اولین مکان آتشکده زرتشتیان واقع در خیابان آیت الله کاشانی:
بنای آتشكده زرتشتیان ـ مشهور به آتش ورهرام یزد، در آبان ماه سال 1313 هجری شمسی با سرمایه اهدایی انجمن پارسیان هند در زمینی اهدایی با نظارت «ارباب جمشید امانت» ساخته شد. ساختمان اصلی آتشكده دو متر بالاتر از سطح زمین و در وسط حیاط بزرگ مملو از درختان سرو و كاج، ساخته شده است. در محور ورودی بنا در ضلع جنوبی، حوض گرد بزرگی قرار دارد كه نگاره فروهر و سرستونهای سنگی عمارت در آن منعكس میشود. اتاق نگهداری آتش مقدس، در وسط ساختمان (دور از تابش خورشید) قرار دارد و اطراف آن اتاقهایی برای نماز و نیایش طراحی شده است. معماری این آتشكده تا حدودی از معماری آتشكدههای پارسیان هند تأثیر گرفته است. بنا به روایتی، آتش موجود در این آتشكده كه زرتشتیان آن را «آتش ورهرام» می نامند، حدود 1515سال پیش از آتشكده «ناهید پارس» (پس از نقل مكان به چندین جای دیگر در استان یزد) به این مكان آورده شد و تاكنون این آتش خاموش نشده است. زرتشتیان یزد مراسم مذهبی، اعیاد، جلسات گردهمایی و سخنرانی خود را در این مكان برگزار میكنند. (ورودی 1000 تومان)
دومین مکان میرچخماق:
امیر جلال الدین چخماق از سرداران و امرا شاهرخ تیموری و حاکم یزد با همکاری همسر خود فاطمه خاتون در جهت آبادانی یزد مجموعه ای شامل تکیه، میدان، حمام، کاروانسراها، خانقاه، قنادخانه، چاه آب سرد و از همه مهمتر مسجد امیر چخماق را بنیان نهاده است. این مسجد از نظر مرتبه زیبایی بعد از مسجد جامع قرار دارد.
بعد از گرفتن چند عکس یادگاری پیاده به سمت بازار و بافت قدیمی یزد حرکت کردیم. در بازار با هماهنگی یکی از مغازه داران توانستیم به پشت بام بازار برویم که منظره زیبایی داشت. با گذشتن از کوچه های قدیمی شهر با آن طاقهای کاهگلی که خنکای لذت بخشی در آن حس میشد در حوالی اذان ظهر به مسجد جامع کبیر رسیدیم.
مسجد جامع کبیر یزد:
یکی از شاهکارهای معماری و تاریخی جهان به شمار میرود و به جرات میتوان گفت دارای بلندترین منارههای جهان است. بنای این مسجد با عظمت قرنهاست که از فراسوی تاریخ تمدن این سرزمین میدرخشد به نحوی که در کتب تاریخی یزد آمده است: “مسجد را بر جای آتشگاه ساسانی ساختهاند و سنگ بنای آن توسط علاء الدوله گرشاسب نهاده شده است”.مسجد جامع قدیم در قرن ششم هجری قمری و به دستور گرشاسب از نوادگان “علاء الدوله کالنجار” ساخته شد و بنای اصلی مسجد کنونی از آثار “سید رکن الدین محمد قاضی” است.
دو مناره مسجد که ارتفاع تقریبی آن از کف تا نوک به بیش از 52 متر میرسد، دارای قطری در حدود هشت متر است که در دوره صفوی به بنا افزوده شده اما در سال 1313 هجری شمسی فرو ریخت و دوباره تجدید بنا شد. بلندای این منارهها و اینکه کاشی کاری منحصر به فردی حتی در اوج منارهها انجام شده، تعجب همگان را بر میانگیزد زیرا این منارهها هرچه به سمت بالا رفته باریکتر شده و تنها یکی از آنها دارای پلکان است از اینرو ظرافت کاشی کاری در این ارتفاع به واقع قابل تحسین است.
نماز را در مسجد خواندیم و پیاده به سمت ساختمان قدیمیای به نام زندان اسکندر (مدرسه ضیائیه) حرکت کردیم.
مدرسه ضیائیه:
مدرسه ضیائیه (معروف به زندان اسكندر) در محله فهادان و كنار بقعه دوازده امام شهر یزد قرار دارد. اصل این بنا در سال 631 هـ .ق ساخته شد و در سال 705 هـ . ق به وسیله «ضیاءالدین حسین» پدر «شرفالدین علی یزدی» تكمیل شد. گنبد بلند بنا با خشت خام ساخته شده و دارای تزیینات و آرایش گچبری و نقاشی با آبرنگ طلایی و لاجوردی است. شبستان مدرسه، دارای محراب است و در اطراف صحن مدرسه رواقهایی ساخته شده و ضلع غربی آن دارای رواق بزرگ تر و محراب گچبری شده است. معماری گنبد مدرسه ضیائیه نمونهای از گنبدهای دوره مغول در ایران است. بناهای مدرسه های «كتیبه» و «حسینیان» تقلیدی از این ساختمان است. (ورودی 1000 تومان)
همچنان پیاده طی مسیر کردیم تا به خانهای قدیمی با اتاقهایی دورتادوری با شیشه های رنگی به نام خانه لاریها رسیدیم.
خانه لاریها:
این خانه در سال ۱۲۸۶ ه. ق. ساخته شده و مالک آن حاج محمد ابراهیم لاری بوده است. از این مکان سابقا به عنوان خانقاه نعمت اللهی استفاده می شده است. مساحت آن حدود ۱۷۰۰ متر و زیر بنائی معادل ۱۲۰۰ متر مربع را داراست. درها، پنجره ها، ارسی ها و اتاقهای آئینه کاری و نقاشی شده آن یکی از نمونه های زیبا و عالی خانه های اعیانی قرن سیزدهم است. (ورودی 1000 تومان)
بعد از خانه لاریها به قصد خوردن فالوده یزدی که از صبح وعده اش را به دوستان داده بودیم به سمت حمام خان حرکت کردیم اما از شانس بد دوستان کافیشاپ حمام خان مدتی بود که تعطیل شده بود و فقط سرو غذا داشت، گشتی در حمام خان زدیم و بیرون آمدیم.(ورودی 500 تومان)
دوستان که از گرسنگی در مرحله قالب تهی کردن بودند و تلاش اینجانب هم برای پیدا کردن یک مغازه فالوده فروشی یزدی بینتیجه بود، ( چون سر ظهر اکثر مغازهها بسته بودند) با مینیبوس به سمت رستوران زیتون حرکت کردیم و تقریباً ساعت 15 رسیدیم رستوران. قصد ما از رفتن به زیتون خوردن غذای سنتی یزد یعنی قیمه یزدی بود. زیتون از رستورانهای معروف و تقریباً گران یزد است ولی ما از کیفیت غذاها سرویسدهی راضی نبودیم. اونقدر غذا رو دیر آوردن که تقریباً سرد شده بود، قیمه اش هم چندان خوشمزه نبود. به هر حال تجربه شد دفعه دیگر به رستوران زیتون نرویم.
16:20 رستوران را ترک کردیم و 16:40 به باغ دولت آباد رسیدیم.
باغ دولت آباد:
باغ دولتآباد یزد توسط «محمد تقی خان زند» معاصر «شاهرخ میرزای افشار» و «كریم خان زند» در سال 1160 هـ . ق ساخته شد. این باغ محل اقامت حاكم وقت (خان یزد) بود. باغ شامل فضاهایی مانند عمارت هشتی و بادگیر، عمارت بهشت آیین، عمارت تالار آیینه، عمارت سردر اصلی، عمارت سردر جنوبی و … است. در عمارت هشتی و بادگیر باغ، تلفیقی از جریان هوا و آب انجام میپذیرد. این باغ به وسیله قنات «دولتآباد» مشروب میشد و سنگهای مرمر سیاه در عمارت پایین و حوضخانة آن، از معادن مرمر«مراغه» و «تبریز» بود. عمارت میانی ـ واقع در ضلع شمال غربی ـ «بهشت آیین» خوانده میشود. ارتفاع بادگیر این باغ از سطح زمین سی و سه متر است. فضای سبز این باغ شامل درختان كاج، سرو، گل سرخ محمدی، درختان میوه به خصوص انگور و انار است. (ورودی 2000 تومان)
بالاخره بعد از باغ دولت آباد نوبت به فالوده یزدی رسید ….
با مینیبوس به سمت فالوده شیرحسین رفتیم و دوستان طعم فالوده یزدی رو هم چشیدند….
18:10 به محل اسکان رسیدیم و بعد از خواندن نماز و خرید بین راه و پیوستن همراهان یزدی فاتح پناهگاه و قله شیرکوه که با ماشین خودشان آمده بودند 19:45 به سمت شهر بافق حرکت کردیم.در طول مسیر بیشتر دوستان در چرت به سر میبردند که 21:20 به بافق رسیدیم. (مسافت یزد تا بافق 116 کیلومتر)
برادر همکار خانم عفتی که قرار بود در منزلشان در روستای باقرآباد اقامت کنیم در بافق به ما ملحق شدند و با همراهی ایشون 21:30 به سمت باقرآباد حرکت کردیم و 21:45 به روستا رسیدیم.(مسافت بافق تا باقرآباد 5 تا 6 کیلومتر)
منزلشان هنوز به طور کامل تکمیل نشده بود ولی بسیار تمیز و مرتب بود و بسیار به ما محبت داشتند. ابتدا بساط درست کردن چای برقرار شد. آقا شهاب (پسر عمو) و دوستان یزدی شروع به درست کردن جوجه کباب کردند و در همین زمان ما هم در حیاط و زیر آسمان زیبا مشغول صرف چای با شیرینی و کیک یزدی بودیم و از کلاس عکاسی خانم علمیه بهره میبردیم. کلاس تمام شد، چون جوجه کبابها آماده خوردن شده بود. جای دوستان خالی، شام به یاد ماندنی و خوشمزهای را صرف نمودیم. 23:30 پیاده به سمت بیابانهای اطراف حرکت کردیم و در نقطهای از بیابان و دل آسمان شب کلاس نجوم آقای نظری شروع شد. دیدن ستاره قطبی، جهتیابی، صورت فلکی ذاتالکرسی، جبار و …
بدین سان در ساعت 1 بامداد به محل اسکان بازگشتیم و دومین روز سفرمان به پایان رسید.
روز سوم: کویرنوردی در صادقآباد (مجتمع شهید برزگری)
موقعیت جغرافیایی: ریگ صادق آباد در موقعیت جغرافیایی N3145 E5519 در استان یزد واقع است. این ریگزار در جنوب نمکزار یا کویر بافق و در شمال روستای صادق آباد در 15 کیلومتری شمال شهرستان بافق واقع است. ریگزار شکلی شبیه به لوزی دارد و گستره آن شمالی جنوبی است. قطر بزرگ آن 5 کیلومتر و قطر کوچک آن در حدود 4 کیلومتر است. تپه ها فاقد جهت مشخصی هستند و در مرکز ریگزار تپه های ماسه ای ستاره ای قابل مشاهده است. ارتفاع متوسط ریگزار از سطح دریا 951 متر است. تپه ها در حاشیه مرکز دارای بیشینه ارتفاع 10 تا 15 متر هستند که با حرکت به سمت مرکز و تپه های ستاره ای آن این ارتفاع تا 35 متر افزایش می یابد. این ریگزار در شمال به روستای حسن آباد و در جنوب به روستای صادق آباد بافق محدود میگردد.
پوشش گیاهی: پوشش گیاهی در ریگزار صادق آباد بسیار ضعیف و عمدتا از گیاه ماسه پسند هستند. از جوامع گیاهی این منطقه می توان بوته های نسی و به ندرت اسکنبیل را مشاهده کرد. در مرز ریگزار و نمکزارهای حاشیه آن درختچه های گز قابل مشاهده است.
دسترسی: دسترسی به این منطقه از طریق شهرستان بافق، جاده آسفالته روستای صادق آباد واقع در شمال شهرستان امکانپذیر است.
امکانات: محل اقامت، سرویس بهداشتی، رستوران محلی، شتر سواری، موتور سواری، سرسره آبی و کویر نوردی در شنهای روان تا ارتفاع 50 متر
4:30 صبح بیدارباش، نماز، صبحانه و آماده شدن جهت کویرنوردی. 6:10 به سمت کویر صادقآباد حرکت کردیم و 6:35 به مجتمع شهید برزگری رسیدیم که هنوز درب آن باز نشده بود. مینیبوس و ماشین بیرون پارک شد و پیاده به سمت کویر حرکت کردیم. هوا بسیار عالی بود نه گرم و نه سرد، نسیمی ملایم به همراه آفتابی دلانگیز که روح را نوازش میداد. گروه در یک خط بر روی تپههای شنی شروع به حرکت کرد تا به بلندترین تپه شنی در آن اطراف رسیدیم و حالا نوبت سرازیر شدن از تپههای شنی بود که اولین داوطلب آقای موسیزاده بودند و به دنبال ایشان دوستان یکی یکی از روی تپهها به پایین غلتیدند. بعد از کلی غلت خوردن و مدفون شدن در شنها، شترها از راه رسیدن تا ما سوارشان شویم!!
9:45 با کویر و شنهای روان، آفتاب و شترها خداحافظی کردیم و به سمت قلعه باقرآباد حرکت کرده و ساعت 10 به قلعه رسیدیم و طی یک رکورد جدید در عرض ده دقیقه از قلعه بسیار زیبا بازدید کرده، عکس گرفتیم و …
10:10 به سمت یزد حرکت کردیم، در مسیر از کنار دخمه زرتشتیان (محلی که زرتشتیان مردگان خود را در آن قرار میدادهاند) نیز گذشتیم.
11:45 به محل اسکان یزد رسیدیم و دوستان که برای ساعت 12:30 بلیط اتوبوس داشتند خیلی سریع آماده حرکت شدند. در پایان هم آقای حسینی، کارت پستالهایی از بناهای تاریخی یزد را به اعضای گروه یادگاری دادند و همنوردان ما در ساعت 12:15 به سمت ترمینال حرکت کردند.
پایان سه روز فراموش نشدنی…
« در پناه خدا باشید. »
نام گزارش نویسان :راحله و راضیه مرشدی
منابع: سایت میراث فرهنگی یزد – سایت مجتمع شهید برزگری
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.